
17-4- حسابرسان ممکن است
ماهیت، زمانبندی یا میزان روشهای حسابرسی را بر اساس ارزیابیهای خود از
کنترلهای داخلی و نتایج آزمون کنترلهای داخلی تعدیل نمایند. برای نمونه،
جنبههایی از برنامه که دارای ضعفهای کنترلی است، احتمال خطر عدم موفقیت
بیشتری دارد. بنابراین، حسابرسان ممکن است رسیدگیهای خود را در این
زمینهها متمرکز سازند. در مقابل، کنترلهای مؤثر در واحد مورد حسابرسی
ممکن است حسابرسان را به محدودکردن میزان و نوع آزمون حسابرسی مورد نیاز
متقاعد سازد.
18-4- حسابرسان ممکن است با پرس و جو، مشاهده، بازبینی
مدارک و سوابق، بررسی گزارشهای سایر حسابرسان یا آزمونهای مستقیم، از
کنترلهای داخلی شناخت به دست آورند. روشهایی که حسابرسان برای کسب شناخت
از کنترلهای داخلی اجرا میکنند، ممکن است بر اساس اهداف و خطر حسابرسی،
در هر حسابرسی نسبت به حسابرسیهای دیگر، متفاوت باشد. میزان این روشها بر
اساس اهداف حسابرسی، خطرها یا مشکلات شناخته شده یا بالقوه کنترلهای
داخلی و شناختی که حسابرسان در حسابرسیهای پیشین کسب کردهاند، متفاوت
خواهد بود.
19-4- مطالب زیر درباره انواع اهداف مهم کنترلهای داخلی
است که به حسابرسان در کسب شناخت بهتر از کنترلهای داخلی و تعیین اینکه
آیا آنها نسبت به اهداف حسابرسی بااهمیت است یا خیر و به چه میزان،کمک
میکند.
الف- اثربخشی و کارایی عملیات برنامه: کنترلهای ناظر بر
عملیات برنامه شامل سیاستها و روشهایی است که واحد مورد حسابرسی به کار
میگیرد تا اطمینان معقول فراهم کند که برنامه ضمن توجه به صرفه اقتصادی و
کارآیی، به اهداف خود دست مییابد. شناخت این کنترلها میتواند در شناخت
عملیات برنامه که دادهها و منابع مصرفشده را به ستاندهها و پیآمدها
تبدیل میکند، به حسابرسان کمک نماید.
ب- مربوط بودن و اتکاپذیری
اطلاعات: کنترلهای ناظر بر مربوط بودن و اتکاپذیری اطلاعات شامل سیاستها،
روشها و اقداماتی است که مسئولان واحد مورد حسابرسی برقرار میکنند تا
برای آنان اطمینان معقول فراهم شود که اطلاعات عملیاتی و مالی به کار
گرفته شده در تصمیمگیری و گزارشگری برونسازمانی، مربوط و اتکاپذیر است و
در گزارشها به طور مطلوب افشا شده است. شناخت این کنترلها میتواند به
حسابرسان کمک کند تا (1) میزان خطر مربوط و اتکاپذیر نبودن اطلاعات گردآوری
شده توسط واحد مورد حسابرسی را برآورد نمایند و (2) آزمونهای مناسب
اطلاعات را با در نظر گرفتن اهداف حسابرسی طراحی کنند.
پ- رعایت
قوانین و مقررات لازمالاجرا و مفاد قراردادها و موافقتنامههای کمکهای
بلاعوض: کنترلهای ناظر بر رعایت، شامل سیاستها و روشهایی است که واحد
مورد حسابرسی به منظور دستیابی به اطمینان معقول از اجرای برنامه مطابق
با قوانین، مقررات و مفاد قراردادها و موافقتنامههای کمکهای بلاعوض به
کار میگیرد. شناخت کنترلهای مربوط به رعایت اینگونه قوانین و مقررات و
مفاد قراردادها و موافقتنامههای کمکهای بلاعوض که از نظر حسابرسان در
رابطه با اهداف حسابرسی بااهمیت تشخیص داده شده است، میتواند در برآورد
خطر اعمال غیر قانونی و تخطی از مفاد قراردادها یا موافقتنامههای کمکهای
بلاعوض یا سوءاستفاده، به حسابرسان کمک کند.
20-4- یکی از زیر
مجموعههای این گروه از اهداف کنترلهای داخلی، حفاظت از داراییها و منابع
است. کنترلهای ناظر بر محافظت از داراییها و منابع شامل سیاستها و
روشهای برقرار شده توسط واحد مورد حسابرسي به منظور پیشگیری منطقی یا کشف
سریع تحصیل، استفاده یا واگذاری غیرمجاز داراییها و منابع است.
21-4- در حسابرسیهای عملياتي، هنگامی یک نارسایی در کنترلهای داخلی وجود دارد
که طراحی یا عملکرد یک کنترل موجب نشود که مدیریت یا کارکنان در جریان عادی
اجرای وظایف محوله به آنان، (1) ضعفهای اثربخشی یا کارایی عملیات، (2)
تحریف در اطلاعات مالی یا عملیاتی، یا (3) تخطی از قوانین و مقررات را به
موقع پیشگیری، کشف یا اصلاح کنند. یک نارسایی هنگامی در طراحی به وجود
میآید که (الف) کنترل لازم برای دستیابی به هدف کنترلی، پیشبینی نشده
باشد یا (ب) یک کنترل موجود به درستی طراحی نشده باشد به طوری که حتی اگر
کنترل به همان گونهاي که طراحی شده است، عمل کند، به هدف کنترل دست
نیابد. نارسایی در عملیات هنگامی به وجود میآید که (الف) یک کنترل با
طراحی درست به همانگونهای که طراحی شده است، عمل نکند یا (ب) هنگامی که
شخص اجراکننده کنترل، اختیار یا تخصصهای لازم برای اجرای اثربخش کنترل را
نداشته باشد.
22-4- حسابرسی داخلی یکی از اجزای مهم راهبری کلی،
پاسخگویی و کنترلهای داخلی است. یک نقش مهم بسیاری از واحدهای حسابرسی
داخلی، فراهم کردن اطمینان معقول از این بابت است که کنترلهای داخلی برای
کاهش خطرها و دستیابی به مقاصد و اهداف برنامه، به گونهای مناسب برقرار
شدهاند. هنگامی که ارزیابی کنترلهای داخلی ضرورت مییابد، حسابرس ممکن
است از کار حسابرسان داخلی در ارزیابی اینکه آیا کنترلهای داخلی به طور
اثربخش طراحی و اجرا میشود و از دوبارهکاری پیشگیری میکند یا خیر،
استفاده نماید (بندهای 41-4 تا 43-4 در مورد استانداردها و رهنمود درباره
استفاده از کار حسابرسان دیگر ملاحظه شود).
کنترلهای سیستمهای اطلاعاتی
23-4- شناخت کنترلهای سیستمهای اطلاعاتی هنگامی اهمیت مییابد که این سیستمها
به طور گسترده در تمام برنامههای مورد حسابرسی به کار گرفته شود و
فرآیندهای تجاری اصلی مرتبط با اهداف حسابرسی، بر سیستمهای اطلاعاتی متکی
باشد. کنترلهای سیستمهای اطلاعاتی شامل آن گروه از کنترلهای داخلی است
که به فرآیند پردازش سیستمهای اطلاعاتی وابسته است و دربرگیرنده
کنترلهای عمومی و کاربردی میباشد. کنترلهای عمومی سیستمهای اطلاعاتی،
سیاستها و روشهایی است که در مورد همه یا بخش بزرگی از سیستمهای
اطلاعاتی واحد مورد حسابرسی به کار گرفته میشود. کنترلهای عمومی به
اطمینان از عملکرد درست سیستمهای اطلاعاتی از طریق ایجاد محیطی برای
عملکرد درست کنترلهای کاربردی کمک میکند. کنترلهای عمومی شامل مدیریت
امنیت سیستمها، دسترسی فیزیکی و منطقی، مدیریت پیکربندی، تفکیک وظایف و
برنامهریزی برای پیشامدهای احتمالی میشود. کنترلهای کاربردی که گاهی با
عنوان کنترلهای فرآیند تجاری نامیده میشود، کنترلهایی است که برای کمک
به اطمینان از اعتبار، کامل بودن، درستی و اتکاپذیری معاملات و دادهها در
جریان پردازش، به طور مستقیم با برنامههای کاربردی یکپارچه میشود.
کنترلهای کاربردی دربرگیرنده کنترلهای ناظر بر دادههای ورودی، پردازش،
ستاندهها، دادههای اصلی، واسطهای کاربردی و واسطهای سیستم مدیریت
دادهها است.
24-4- استفاده یک سازمان از کنترلهای سیستمهای
اطلاعاتی ممکن است فراگیر باشد؛ گرچه، حسابرسان اساساً به آن گروه از
کنترلهای سیستمهای اطلاعاتی توجه دارند که از نظر اهداف حسابرسی بااهمیت
است. چنانچه حسابرسان تعیین کنند که ارزیابی اثربخشی کنترلهای سیستمهای
اطلاعاتی به منظور دستیابی به شواهد کافی و مناسب ضرورت دارد، اینگونه
کنترلها نسبت به اهداف حسابرسی بااهمیت میباشد. هنگامیکه کنترلهای
سیستمهای اطلاعاتی از نظر اهداف حسابرسی بااهمیت تشخیص داده میشود، سپس
حسابرسان بایستی اثربخشی طراحی و عملکرد چنین کنترلهایی را ارزیابی کنند.
این ارزیابی شامل سایر کنترلهای سیستمهای اطلاعاتی میشود که بر اثربخشی
کنترلهای بااهمیت یا اتکاپذیری اطلاعات استفاده شده در اجرای کنترلهای
بااهمیت، تأثیر میگذارد. حسابرسان بایستی شناختی کافی از کنترلهای
سیستمهای اطلاعاتی به دست آورند که برای برآورد خطر و برنامهریزی
حسابرسی در رابطه با اهداف حسابرسی، ضروری است.
25-4- روشهای حسابرسی
برای ارزیابی اثربخشی کنترلهای بااهمیت سیستمهای اطلاعاتی دربرگیرنده
(1) کسب شناخت از سیستمهای اطلاعاتی و (2) شناسایی و ارزیابی کنترلهای
عمومی و کاربردی لازم برای حصول اطمینان از اتکاپذیری اطلاعات موردنیاز
برای حسابرسی میباشد.
26-4- ارزیابی کنترلهای سیستمهای اطلاعاتی
ممکن است همراه با بررسی حسابرسان از کنترلهای داخلی در ارتباط با اهداف
حسابرسی(بندهای 16-7 تا 22-7 ملاحظه شود) یا به عنوان یک هدف یا روش
حسابرسی مجزا، بسته به اهداف حسابرسی، انجام شود. بسته به اهمیت کنترلهای
سیستمهای اطلاعاتی نسبت به اهداف حسابرسی، میزان روشهای حسابرسی برای
دستیابی به چنین شناختی ممکن است محدود یا گسترده باشد. افزون بر این،
ماهیت و میزان خطر حسابرسی در ارتباط با کنترلهای سیستمهای اطلاعاتی تحت
تأثیر ماهیت سختافزار و نرمافزار مورد استفاده، پیکربندی شبکهها و
سیستمهای واحد مورد حسابرسی و راهبرد سیستمهای اطلاعاتی آن قرار دارد.
27-4- حسابرسان بایستی مشخص کنند که کدامیک از روشهای حسابرسی در ارتباط با
کنترلهای سیستمهای اطلاعاتی برای دستیابی به شواهد کافی و مناسب به
منظور پشتیبانی از یافتهها و نتیجهگیریهای حسابرسی، ضرورت دارد. عوامل
زیر ممکن است در تعیین این روشها به حسابرسان کمک کند:
الف- میزانی
که کنترلهای داخلی در رابطه با اهداف حسابرسی با اهمیت است، به اتکاپذیری
اطلاعات پردازش یا ایجاد شده توسط سیستمهای اطلاعاتی بستگی دارد.
ب- قابلیت دسترسی به شواهد خارج از سیستم اطلاعاتی برای پشتیبانی از یافتهها
و نتیجهگیریها: ممکن است برای حسابرسان امکانپذیر نباشد که بدون
ارزیابی اثربخشی کنترلهای سیستمهای اطلاعاتی مربوط، به شواهد کافی و
مناسب دست یابند. برای نمونه، چنانچه اطلاعات پشتوانه یافتهها و نتایج به
دست آمده، توسط سیستمهای اطلاعاتی تولید شده است یا اتکاپذیری آن به
کنترلهای سیستمهای اطلاعاتی بستگی دارد، ممکن است اطلاعات پشتوانه یا
مؤید کافی یا شواهد مستند، به جز اطلاعات فراهم شده توسط سیستمهای
اطلاعاتی، در دسترس نباشد.
پ- رابطه کنترلهای سیستمهای اطلاعاتی
با اتکاپذیری دادهها: برای دستیابی به شواهد مربوط به اتکاپذیری اطلاعات
تولید شده توسط رایانه، حسابرسان ممکن است تصمیم بگیرند اثربخشی کنترلهای
سیستمهای اطلاعاتی را به عنوان بخشی از کسب شواهد مربوط به اتکاپذیری
دادهها ارزیابی کنند. چنانچه حسابرس به این نتیجه برسد که کنترلهای
سیستمهای اطلاعاتی اثربخش است، ممکن است میزان آزمون مستقیم دادهها را
کاهش دهد.
ت- ارزیابی اثربخشی کنترلهای سیستمهای اطلاعاتی به
عنوان هدف حسابرسی: هنگامی که ارزیابی اثربخشی کنترلهای سیستمهای
اطلاعاتی به طور مستقیم بخشی از هدف حسابرسی است، حسابرسان بایستی
کنترلهای سیستمهای اطلاعاتی لازم برای پیگیری اهداف حسابرسی را آزمون
نمایند. برای نمونه، حسابرسی ممکن است شامل ارزیابی اثربخشی کنترلهای
سیستمهای اطلاعاتی مرتبط با سیستمها، تسهیلات یا سازمانهای معین باشد.