استانداردهای عمومی
مقدمه1-3- این بخش، استانداردهای عمومی را تعیین و الزامات مربوط به اجراي حسابرسی طبق استانداردهای حسابرسی عملياتي را ارائه میکند. استانداردهای عمومی همراه با اصول اخلاقی فراگیر ارائه شده در بخش 3، مبنایی را برای اعتبار کار حسابرسان تعیین میکند. این استانداردها بر استقلال مؤسسه حسابرسی و هر یک از حسابرسان آن، اعمال قضاوت حرفهای در اجرای کار و تهیه گزارشهای مربوط، صلاحیت کارکنان حسابرسی، کنترل کیفیت حسابرسی و حصول اطمینان و بررسیهای هم پیشگان برونسازمانی تأکید دارد.
استقلال
2-3- مؤسسه حسابرسی و هر یک از حسابرسان، در همه زمینههای مرتبط با کار حسابرسی، اعم از دولتی یا عمومی، باید از موارد شخصی، برونسازمانی و درونسازمانی ناقض استقلال دوری جویند و از ابراز آنها پرهیز نمایند.

جزییات یبیشتر در ادامه مطلب .
3-3- حسابرسان و مؤسسههای حسابرسی باید استقلال را بهگونهای حفظ کنند که اظهارنظرها، یافتهها، نتیجهگیریها، قضاوتها و پیشنهادهای آنان بیطرفانه باشد و توسط اشخاص ثالث بیطرف و آگاه از اطلاعات مربوط نیز بیطرفانه دیده شود. حسابرسان باید از شرایطی اجتناب کنند که می تواند موجب شود اشخاص ثالث بی طرف و آگاه از اطلاعات مربوط به این نتیجه برسند که حسابرسان نمی توانند استقلال را حفظ کنند و از اینرو نمی توانند قضاوت بی طرفانه و بدون جانبدارانه در مورد همه موضوعات مرتبط با اجرای حسابرسی و گزارشگری در مورد کار اعمال کنند.
4-3- هنگامیکه حسابرسان و مؤسسههای حسابرسی وجود موارد نقض استقلال نسبت به واحد مورد حسابرسی در عمل یا ظاهر را ارزیابی می کنند، باید سه عامل کلی نقض استقلال یعنی عوامل شخصی، برونسازمانی و درونسازمانی را مدنظر قرار دهد. چنانچه یک یا چند عامل پیشگفته بر استقلال حسابرس تأثیر بگذارد یا تأثیرگذاری آن بر استقلال متصور باشد، مؤسسه حسابرسی (یا حسابرس) بایستی از اجرای کار خودداری کند - به جز شرایطی که در آن مؤسسه حسابرسی مستقر در واحد دولتی، به دلیل الزامات قانونی یا به دلایل دیگر، نمیتواند از انجام کار خودداری نماید، در آن حالت مؤسسه حسابرسی باید موارد نقض را افشا کند و عبارت رعايت استانداردهاي حسابرسی عملياتي را تعدیل نماید (بندهای12-1 و13-1 ملاحظه شود).
5-3- حسابرسان در هنگام استفاده از کار کارشناسان ، بایستی توانایی آنان در انجام کار و گزارش بیطرفانه نتیجهگیریها را تا آنجایی ارزیابی کنند که به ارتباط آنها با برنامهها یا واحد مورد حسابرسی مربوط میشود. در صورت نقض استقلال کارشناس، حسابرسان نبایستی به کار انجامشده توسط آنان اتکا کنند.
6-3- در صورت شناسایی موارد نقض استقلال پس از صدور گزارش حسابرسی، مؤسسه حسابرسی باید تأثیر آن را بر حسابرسی ارزیابی کند. چنانچه مؤسسه حسابرسی به این نتیجه برسد که حسابرسی طبق استانداردهای حسابرسی عملياتي انجام نشده است، بایستی تأثیر آن را بر گزارش حسابرسی تعیین کند و مدیریت و ارکان راهبری واحد مورد حسابرسی، درخواستکنندگان گزارش یا نهادهای دارای اختیار قانونی نسبت به واحد مورد حسابرسی و افراد استفادهکننده از گزارش حسابرسی را در رابطه با موارد نقض استقلال و تأثیر آن بر حسابرسی آگاه نماید. مؤسسه حسابرسی بایستی چنین تذکراتی را مکتوب نماید.
موارد نقض شخصی استقلال
7-3- حسابرسانی که در انجام یک کار حسابرسی مشارکت دارند، باید از همه موارد نقض شخصی استقلال، دوری گزینند . موارد نقض شخصی استقلال حسابرسان از روابط یا عقایدی ناشی میشود که ممکن است موجب شود تا حسابرسان میزان پرس و جوها و افشا را محدود کنند یا موجب تضعیف یا تحریف یافتههای حسابرسی به هر شکل ممکن شود. هر یک از حسابرسان بایستی مقامهای مربوط در مؤسسههای حسابرسی خود را از هرگونه موارد نقض شخصي استقلال آگاه نمایند. نمونههایی از موارد نقض شخصی استقلال حسابرسان به شرح زیر است، اما تنها به موارد زیر محدود نمیشود:
الف- خویشاوندان درجه یک یا نزدیک که مدیر یا سرپرست واحد مورد حسابرسی هستند یا به عنوان کارمند واحد مورد حسابرسی در موقعیتی قرار دارند که میتوانند نفوذی قابل ملاحظه بر واحد یا برنامه مورد حسابرسی داشته باشند؛
ب- داشتن منافع مالی قابل ملاحظه و با اهمیت مستقیم یا غیرمستقیم، در واحد یا برنامه مورد حسابرسی؛
پ- داشتن مسئولیت اداره كردن يا تصميمگيريهايي که میتواند بر عملیات واحد یا برنامه مورد حسابرسی تأثیرگذار باشد، براي نمونه، انجام خدمت به عنوان عضو هيئت مديره، مدير، سرپرست يا ساير مقامهاي ارشد در هر یک از موارد تصمیمگیری، سرپرستی، یا نظارت مستمر بر واحد ، فعالیت یا برنامه مورد حسابرسی؛
ت- انجام عملیات حسابرسی به طور همزمان یا در آینده توسط فردی که عهدهدار هر نوع خدمات حسابداری به واحد مورد حسابرسي است؛
ث- پیشداوری در رابطه با افراد، گروهها، سازمانها یا اهداف یک برنامه خاص که میتواند موجب جهتگیری در حسابرسی شود؛
ج- عوامل جهتگیری شامل مواردی که ناشی از عقاید سیاسی، گرایشهای اجتماعی ناشی از عضویت یا اشتغال یا وفاداری بهگونهای خاص به سیاستها، گروهها و سازمانها یا سطحی از حکومت باشد؛ و
چ- قصد استخدام در واحد مورد حسابرسي هنگام اجرای عملیات حسابرسی.
8-3- مؤسسههای حسابرسی و حسابرسان ممکن است با شرایط متفاوت گوناگون یا ترکیبی از شرایط روبهرو شوند که میتواند موجب نقض شخصی استقلال گردد. بنابراین، شناسایی تمام مواردی که میتواند موجب نقض شخصی استقلال شود، امکانپذیر نمیباشد. در نتیجه، مؤسسههای حسابرسی بایستی بخشی از روشهای سیستمهای کنترل کیفیت خود را به شناسایی موارد نقض شخصی استقلال و کمک به اطمینان از رعایت الزامات استقلال طبق استانداردهای حسابرسی عملياتي، تخصیص دهند. مؤسسههای حسابرسی بایستی دستکم موارد زیر را رعایت کنند:
الف- برقراری سیاستها و روشهایی برای شناسایی، گزارش و رفع موارد نقض شخصی استقلال؛
ب- اطلاع رسانی سیاستها و روشهای مؤسسه حسابرسی به همه حسابرسان در مؤسسه و بالابردن سطح شناخت آنان از سیاستها و روشها؛
پ- استقرار سیاستها و روشهای داخلی لازم به منظور نظارت بر رعایت سیاستها و روشهای مؤسسه حسابرسی؛
ت- به کارگیری ساز و کارهای انضباطی به منظور ترویج رعایت سیاستها و روشهای مؤسسه حسابرسی؛
ث- تأکید بر اهمیت استقلال و انتظاراتی که حسابرسان همواره در برابر منافع عمومی به آن عمل خواهند کرد؛ و
ج- مستندسازی مراحلی که به شناسایی موارد بالقوه نقض شخصی استقلال ميانجامد.
9-3- هنگامی که مؤسسه حسابرسی پيش از شروع به كار یا طی انجام حسابرسی، موردی از نقض شخصی استقلال را تشخیص میدهد، بایستی به موقع نسبت به رفع آن اقدام کند. در مواردی که نقض استقلال تنها به یک حسابرس یا یک کارشناس در رابطه با یک حسابرسی خاص مربوط ميشود، مؤسسه حسابرسی ممکن است بتواند مورد نقض شخصی را برطرف نماید. برای نمونه، مؤسسه حسابرسی میتواند حسابرس یا کارشناس موردنظر را از انجام هر کاری در آن حسابرسی خارج کند یا از آن حسابرس یا کارشناس درخواست نماید تا علت نقض شخصی را رفع کند. چنانچه نتوان مورد نقض شخصی را بر طرف کرد، مؤسسه حسابرسی بایستی از انجام آن کار حسابرسی کنارهگیری نماید. در شرایطی که حسابرسان توسط واحدهای دولتی به کار گمارده شدهاند و نمیتوانند از کار حسابرسی کنارهگیری نمایند، بایستی از الزامات مندرج در بند 4-3 پیروی کنند.
موارد برونسازمانی نقض استقلال
10-3- مؤسسه حسابرسی باید از موارد برونسازمانی نقض استقلال دوری گزیند. عوامل برونسازمانی در مؤسسه حسابرسی میتواند کار را محدود نماید یا با توانایی حسابرسان در شکلدهی اظهارنظرها، یافتهها و نتیجهگیریهاي مستقل و بیطرفانه تداخل پیدا کند. موارد برونسازمانی نقض استقلال هنگامی روی میدهد که حسابرسان توسط فشارهای واقعی یا ظاهری ايجاد شده از طرف مدیریت و کارکنان واحد حسابرسی یا سازمانهای نظارتی، از فعالیت بیطرفانه و اعمال تردید حرفهای منع شوند. برای نمونه، در شرایط زیر، حسابرسان ممکن است آزادی کامل برای قضاوت مستقل و بیطرفانه نداشته باشند و در نتیجه، این امر بر حسابرسی تأثیر منفی داشته باشد:
الف- دخالت یا نفوذ برونسازمانی که میتواند بهگونهاي نادرست دامنه حسابرسی را محدود یا تعدیل نماید یا تهدید به انجام چنین کاری کند، مانند اعمال فشار برای کاهش نامناسب میزان رسیدگی به منظور کاهش هزینهها یا حقالزحمه حسابرسی؛
ب- دخالت برونسازمانی با انتخاب یا کاربرد روشهای حسابرسی یا انتخاب معاملاتی که باید مورد آزمون قرار گیرد؛
پ- محدودیتهای غیرمنطقی در مورد زمان مجاز برای تکمیل حسابرسی یا صدور گزارش؛
ت- محدودیت تحمیلی برونسازمانی در دسترسی به سوابق، مقامات دولتی یا سایر افراد لازم برای انجام حسابرسی؛
ث- دخالت برونسازمانی در امور استخدام، انتصاب، تعيين حقوق و مزایا و ارتقای کارکنان حسابرسی؛
ج- محدودیتهایی در مورد وجوه یا سایر منابع مورد نیاز مؤسسه حسابرسی که بر توانایی مؤسسه حسابرسی در اجرای مسئولیتهای خود، تأثیر منفی داشته باشد؛
چ- اختیار تأثیرگذاری یا اعمال نفوذ نامناسب بر قضاوت حسابرسان در رابطه با محتوای مناسب گزارش؛
ح- تهدید به تعویض حسابرسان به علت عدم توافق با محتوای گزارش حسابرسی، نتیجهگیریهای حسابرسان یا کاربرد اصول حسابداری یا سایر معیارها؛ و
خ- اعمال نفوذهایی که موجب به خطر افتادن تداوم کار حسابرسان به دلایلی غیر از عدم شایستگی، سوء رفتار یا نیاز به انجام حسابرسی باشد.
11-3- مؤسسههای حسابرسی بایستی سیاستها و روشهایی را برای شناسایی و رفع موارد برونسازمانی نقض استقلال به عنوان بخشی از سیستم کنترلهای کیفیت خود به منظور رعایت الزامات استقلال طبق استانداردهای حسابرسی عملياتي، برقرار کنند.