1. هدف اين استاندارد تعيين حداقل محتواي گزارش مالي مياندورهاي و تعيين اصول شناخت و اندازهگيري قابل اعمال در تهيه صورتهاي مالي كامل يا فشرده مياندورهاي است. گزارش مالي مياندورهاي به موقع و قابل اتكا، اطلاعات مفيدي در رابطه با توان كسب سود و ايجاد جريانهاي نقدي، شرايط مالي و نقدينگي واحد تجاري براي سرمايهگذاران، اعتباردهندگان و ساير استفادهكنندگان فراهم ميآورد.
دامنه كاربرد
2. در اين استاندارد الزامات خاصي در رابطه با اينكه كدام واحدهاي تجاري ملزم به انتشار گزارش مالي مياندورهاي هستند و همچنين زمان تهيه و تناوب اين گزارشها تعيين نميشود. معمولاً مراجع قانوني، آن گروه از واحدهاي تجاري را كه اوراق سهام يا اوراق مشاركت آنها به عموم عرضه ميشود، ملزم به تهيه و ارائه گزارش مالي مياندورهاي ميكنند. اين استاندارد براي كليه واحدهاي تجاري كه به صورت اختياري يا اجباري گزارش مالي مياندورهاي منتشر ميكنند، كاربرد دارد.

دامنه كاربرد
2. در اين استاندارد الزامات خاصي در رابطه با اينكه كدام واحدهاي تجاري ملزم به انتشار گزارش مالي مياندورهاي هستند و همچنين زمان تهيه و تناوب اين گزارشها تعيين نميشود. معمولاً مراجع قانوني، آن گروه از واحدهاي تجاري را كه اوراق سهام يا اوراق مشاركت آنها به عموم عرضه ميشود، ملزم به تهيه و ارائه گزارش مالي مياندورهاي ميكنند. اين استاندارد براي كليه واحدهاي تجاري كه به صورت اختياري يا اجباري گزارش مالي مياندورهاي منتشر ميكنند، كاربرد دارد.

تعاريف
3. اصطلاحات ذيل در اين استاندارد با معاني مشخص زير بكار رفته است:
• دوره مياني : دوره مالي گزارشگري كوتاهتر از يك سال مالي است.
• گزارش مالي مياندورهاي : گزارشي براي يك دوره مياني است كه شامل مجموعه كامل صورتهاي مالي (طبق استاندارد حسابداري شماره 1 با عنوان ” نحوه ارائه صورتهاي مالي“) يا صورتهاي مالي فشرده (طبق اين استاندارد) است.
• صورتهاي مالي فشرده : حداقل شامل صورتهاي مالي اساسي و گزيدهاي از يادداشتهاي توضيحي مطابق الزامات اين استاندارد است.
مسئوليت گزارش مالي مياندورهاي
4. مسئوليت تهيه و ارائه گزارش مالي ميان دورهاي با هيأت مديره يا ساير اركان ادارهكننده واحد تجاري است.
مباني تهيه گزارش مالي مياندورهاي
5. تعيين عملكرد مالي دورههاي زماني كمتر از يكسال، با مشكلات ذاتي همراه است. درآمد برخي فعاليتهاي تجاري در دورههاي مياني به دليل عوامل فصلي، نوسان زيادي دارد. افزون بر اين، مخارج ثابت بااهميت كه در يك دوره مياني واقع ميشود، ممكن است براي ساير دورههاي مياني نيز منافعي دربر داشته باشد. ازسوي ديگر، مخارج مربوط به فعاليتهاي يك سال كامل، به طور مكرر در طول سال واقع ميشود و بايد به منظور جلوگيري از تحريف عملكرد مالي دوره مياني، به محصولات در جريان توليد يا ساير دورههاي مياني، تخصيص داده شود. بسياري از هزينهها، در دوره مياني براورد ميشود، زيرا فرصت كافي براي تهيه اطلاعات كامل وجود ندارد. براي مثال، ممكن است در دوره مياني بررسي جامع كليه اقلام موجودي مواد و كالا، تعيين مخارج هر يك از پيمانهاي بلندمدت و محاسبه دقيق ماليات بردرآمد ميسر نباشد. اصلاح اين براوردها در دورههاي مياني بعد ممكن است عملكرد مالي آن دورههاي مياني را تحريف كند. همچنين آثار توقف يك بخش از واحد تجاري بر عملكرد مالي دوره مياني با اهميتتر از اثر آنها بر عملكرد مالي سالانه است. به همين دليل بايد توجه ويژهاي به افشاي اثر اين اقلام بر اطلاعات مالي مياندورهاي مبذول شود.
6. در رابطه با نحوه تهيه و ارائه گزارش مالي مياندورهاي دو ديدگاه وجود دارد:الف. عدهاي هر دوره مياني را به عنوان يك دوره مالي مستقل تلقي ميكنند و به همين دليل معتقدند كه عملكرد مالي هر دوره مياني بايد اساساً مشابه با دوره مالي سالانه تعيين شود. براساس اين نظريه، براي شناسايي درآمدها و هزينهها و انجام براوردها در پايان دوره مياني، از همان اصول قابل اعمال براي دورههاي مالي سالانه استفاده ميشود. اين روش در اين استاندارد ” روش منفصل“ ناميده ميشود.
ب. گروهي ديگر، هر دوره مياني را به عنوان بخش لاينفك دوره مالي سالانه تلقي ميكنند. براساس اين نظريه، شناسايي درآمدها و هزينهها و انجام براوردها در پايان دوره مياني، با توجه به پيشبيني عملكرد مالي براي مابقي دوره مالي سالانه، صورت ميگيرد. بنابراين يك قلم هزينه كه ممكن است مربوط به كل دوره مالي سالانه باشد، براساس زمان، حجم فروش، حجم توليد يا مباني ديگر به دورههاي مياني تخصيص داده ميشود. اين روش در اين استاندارد ” روش متصل“ ناميده ميشود.
3. اصطلاحات ذيل در اين استاندارد با معاني مشخص زير بكار رفته است:
• دوره مياني : دوره مالي گزارشگري كوتاهتر از يك سال مالي است.
• گزارش مالي مياندورهاي : گزارشي براي يك دوره مياني است كه شامل مجموعه كامل صورتهاي مالي (طبق استاندارد حسابداري شماره 1 با عنوان ” نحوه ارائه صورتهاي مالي“) يا صورتهاي مالي فشرده (طبق اين استاندارد) است.
• صورتهاي مالي فشرده : حداقل شامل صورتهاي مالي اساسي و گزيدهاي از يادداشتهاي توضيحي مطابق الزامات اين استاندارد است.
مسئوليت گزارش مالي مياندورهاي
4. مسئوليت تهيه و ارائه گزارش مالي ميان دورهاي با هيأت مديره يا ساير اركان ادارهكننده واحد تجاري است.
مباني تهيه گزارش مالي مياندورهاي
5. تعيين عملكرد مالي دورههاي زماني كمتر از يكسال، با مشكلات ذاتي همراه است. درآمد برخي فعاليتهاي تجاري در دورههاي مياني به دليل عوامل فصلي، نوسان زيادي دارد. افزون بر اين، مخارج ثابت بااهميت كه در يك دوره مياني واقع ميشود، ممكن است براي ساير دورههاي مياني نيز منافعي دربر داشته باشد. ازسوي ديگر، مخارج مربوط به فعاليتهاي يك سال كامل، به طور مكرر در طول سال واقع ميشود و بايد به منظور جلوگيري از تحريف عملكرد مالي دوره مياني، به محصولات در جريان توليد يا ساير دورههاي مياني، تخصيص داده شود. بسياري از هزينهها، در دوره مياني براورد ميشود، زيرا فرصت كافي براي تهيه اطلاعات كامل وجود ندارد. براي مثال، ممكن است در دوره مياني بررسي جامع كليه اقلام موجودي مواد و كالا، تعيين مخارج هر يك از پيمانهاي بلندمدت و محاسبه دقيق ماليات بردرآمد ميسر نباشد. اصلاح اين براوردها در دورههاي مياني بعد ممكن است عملكرد مالي آن دورههاي مياني را تحريف كند. همچنين آثار توقف يك بخش از واحد تجاري بر عملكرد مالي دوره مياني با اهميتتر از اثر آنها بر عملكرد مالي سالانه است. به همين دليل بايد توجه ويژهاي به افشاي اثر اين اقلام بر اطلاعات مالي مياندورهاي مبذول شود.
6. در رابطه با نحوه تهيه و ارائه گزارش مالي مياندورهاي دو ديدگاه وجود دارد:الف. عدهاي هر دوره مياني را به عنوان يك دوره مالي مستقل تلقي ميكنند و به همين دليل معتقدند كه عملكرد مالي هر دوره مياني بايد اساساً مشابه با دوره مالي سالانه تعيين شود. براساس اين نظريه، براي شناسايي درآمدها و هزينهها و انجام براوردها در پايان دوره مياني، از همان اصول قابل اعمال براي دورههاي مالي سالانه استفاده ميشود. اين روش در اين استاندارد ” روش منفصل“ ناميده ميشود.
ب. گروهي ديگر، هر دوره مياني را به عنوان بخش لاينفك دوره مالي سالانه تلقي ميكنند. براساس اين نظريه، شناسايي درآمدها و هزينهها و انجام براوردها در پايان دوره مياني، با توجه به پيشبيني عملكرد مالي براي مابقي دوره مالي سالانه، صورت ميگيرد. بنابراين يك قلم هزينه كه ممكن است مربوط به كل دوره مالي سالانه باشد، براساس زمان، حجم فروش، حجم توليد يا مباني ديگر به دورههاي مياني تخصيص داده ميشود. اين روش در اين استاندارد ” روش متصل“ ناميده ميشود.