1. هدف اين استاندارد، تشخيص واحدهاي تجاري در مرحله قبل از
بهرهبرداري و تجويز گزارشگري مالي پارهاي اطلاعات خاص درباره آنها
در مرحله قبل از بهرهبرداري است. توضيح اينكه معيارهاي شناخت و
اندازهگيري معاملات و ساير رويدادهاي مالي و نيز بخش عمده گزارشگري
مالي واحدهاي تجاري در مرحله قبل از بهرهبرداري و واحدهاي تجاري
در حال بهرهبرداري مشابه است.
دامنه كاربرد
2. اين استاندارد در مورد صورتهاي مالي واحدهاي تجاري در مرحله قبل از بهرهبرداري بكار ميرود.
تعريف
3. در اين استاندارد اصطلاح واحد تجاري در مرحله قبل از بهرهبرداري با معني مشخص زير بكار رفته است:
• واحد تجاري در مرحله قبل از بهرهبرداري :
يك واحد تجاري است كه بخش عمده كوششهاي خود را براي ايجاد يك
فعاليت جديد بكار برد و يكي از شرايط زير در مورد آن صدق كند:
الف. عمليات اصلي برنامهريزي شده، شروع نشده باشد، يا
ب. عمليات اصلي برنامهريزيشده، شروع شده ولي درآمد عملياتي قابل توجهي از آن حاصل نشده باشد.

از نظر مقاصد اين استاندارد، براي ايجاد يكنواختي فرض بر اين است هر واحد تجاري كه درآمد عملياتي آن كمتراز حدود 20% درآمد عملياتي برنامهريزي شده باشد، واحد تجاري در مرحله قبل از بهرهبرداري تلقي ميشود.
مخارج
5. مخارج واحدهاي تجاري در مرحله قبل از بهرهبرداري، براساس استانداردهاي حسابداري كه در واحدهاي تجاري در حال بهرهبرداري استفاده ميشود، شناسايي ميگردد.
6. مخارج واحدهاي تجاري در مرحله قبل از بهرهبرداري را ميتوان به سه گروه زير طبقهبندي كرد:
الف. مخارجي كه بهمنظور تحصيل داراييهاي ثابت مشهود، داراييهاي نامشهود و موجودي مواد و كالا تحمل ميگردد. اين مخارج با رعايت معيارهاي شناخت مندرج در استانداردهاي حسابداري شماره 8 ، 11، 13 و 17 در دوره وقوع به عنوان دارايي شناسايي ميشود. مخارج مزبور، حسب مورد، در بر گيرنده مخارج سربار اداري و عمومي است كه بتوان آن را به طور مشخص با تحصيل دارايي يا رساندن آن به وضعيت قابل بهرهبرداري ارتباط داد و لذا اين گونه هزينهها براساس مباني منطقي بين داراييهاي مربوط تسهيم ميشود. علاوه بر اين، مواردي از قبيل پيشپرداخت بيمه يا حقوق و دستمزد، در صورت انطباق با معيارهاي شناخت دارايي در مفاهيم نظري گزارشگري مالي، به عنوان دارايي شناسايي ميشود.
ب. مخارجي كه هر چند ممكن است به جريان منافع اقتصادي آتي كمك كند، اما به عنوان يك دارايي جداگانه قابل تشخيص نيست و لذا حائز معيارهاي شناخت به عنوان دارايي نميباشد. اين گونه مخارج در دوره وقوع به عنوان هزينه شناسايي ميشود.
ج. مخارجي كه هيچ گونه منافع اقتصادي آتي ندارد و لذا در دوره وقوع به عنوان هزينه شناسايي ميشود. مخارج دوران توقف غير عادي در فعاليتهاي قبل از بهرهبرداري، خسارات وارده به داراييها، مخارج دوباره كاري و مخارج نيروي كار مازاد، نمونههايي از اين گونه مخارج است.
7. مخارجي كه در دوران قبل از بهرهبرداري واقع ميشود، تنها در صورت انطباق با مصاديق بند 6 (الف)، قابل انتساب به داراييهاي مربوط است. بدين ترتيب احتساب هر گونه مخارجي تحت سرفصل ” مخارج قبل از بهرهبرداري“ بهعنوان يك دارايي جداگانه در صورتهاي مالي، با توجه به اينكه سرفصل ياد شده فاقد معيارهاي شناخت به عنوان يك دارايي جداگانه است، صحيح نيست.
درآمدها
8. درآمد در واحدهاي تجاري در مرحله قبل از بهرهبرداري براساس استانداردهاي حسابداري كه در واحدهاي تجاري در حال بهرهبرداري استفاده ميشود، شناسايي ميگردد.
9. درآمدهايي كه به طور مشخص بيانگر بازيافت بخشي از مخارج (اعم از دارايي و هزينه) است، از مخارج مربوط كسر ميشود. سود حاصل از سرمايهگذاري موقت تسهيلات مالي دريافتي، فروش ضايعات و فروش توليدات آزمايشي، نمونههايي از اين گونه درآمدهاست.
برای دانلود همه استانداردهای حسابداری به صورت یکجا ، روی لینک زیر کلیک کنید !