1. هدف اين استاندارد، تجويز نحوه حسابداري داراييهاي نگهداري شده براي
فروش و نحوه ارائه و افشاي عمليات متوقف شده است. به طور خاص، اين
استاندارد موارد زير را الزامي نموده است:
الف. داراييهايي که معيارهاي طبقهبندي به عنوان نگهداري شده براي فروش را احراز ميکنند، به اقل مبلغ دفتري و خالص ارزش فروش اندازهگيري و احتساب استهلاک چنين داراييهايي متوقف ميشود، و
ب. داراييهايي که معيارهاي طبقهبندي به عنوان نگهداري شده براي فروش را احراز ميکنند در ترازنامه، و نتايج عمليات متوقف شده در صورت سود و زيان، به طور جداگانه ارائه ميشوند.
دامنه کاربرد
2. الزامات طبقهبندي و ارائه در اين استاندارد، براي تمام داراييهاي غيرجاري و تمام مجموعههاي واحد بکار ميرود، اما الزامات اندازهگيري در اين استاندارد براي تمام داراييهاي غيرجاري و مجموعههاي واحد(به شرح بند 4)، به استثناي داراييهاي ذکر شده در بند 5 که طبق استاندارد مربوط اندازهگيري ميشود، کاربرد دارد.

الف. داراييهايي که معيارهاي طبقهبندي به عنوان نگهداري شده براي فروش را احراز ميکنند، به اقل مبلغ دفتري و خالص ارزش فروش اندازهگيري و احتساب استهلاک چنين داراييهايي متوقف ميشود، و
ب. داراييهايي که معيارهاي طبقهبندي به عنوان نگهداري شده براي فروش را احراز ميکنند در ترازنامه، و نتايج عمليات متوقف شده در صورت سود و زيان، به طور جداگانه ارائه ميشوند.
دامنه کاربرد
2. الزامات طبقهبندي و ارائه در اين استاندارد، براي تمام داراييهاي غيرجاري و تمام مجموعههاي واحد بکار ميرود، اما الزامات اندازهگيري در اين استاندارد براي تمام داراييهاي غيرجاري و مجموعههاي واحد(به شرح بند 4)، به استثناي داراييهاي ذکر شده در بند 5 که طبق استاندارد مربوط اندازهگيري ميشود، کاربرد دارد.

3. داراييهايي
که طبق استاندارد حسابداري شماره 14 با عنوان نحوه ارائه داراييهاي جاري و
بدهيهاي جاري به عنوان غيرجاري طبقهبندي ميشوند، نبايد مجدداً به عنوان
داراييهاي جاري طبقهبندي شوند مگر اينکه معيارهاي طبقهبندي به عنوان
نگهداري شده براي فروش طبق اين استاندارد را احراز نمايند. داراييهايي از
يک طبقه که واحد تجاري در روال عادي به عنوان غيرجاري تلقي ميکند و صرفاً
به قصد فروش مجدد تحصيل شدهاند نبايد بهعنوان جاري طبقهبندي شوند مگر
اينکه معيارهاي طبقهبندي به عنوان نگهداري شده براي فروش طبق اين
استاندارد را احراز نمايند.
4. در برخي موارد واحد تجاري گروهي از داراييها و بدهيهاي وابسته به آن را به عنوان يک مجموعه واحد واگذار يا برکنار ميکند. چنين مجموعه واحدي، ممکن است يک گروه از واحدهاي مولـد وجه نقد، يک واحد مولد وجه نقد، يا قسمتي از واحد مولد وجه نقد باشد. اين مجموعه ميتواند در برگيرنده هر گونه دارايي و بدهي واحد تجاري باشد. اگر يک دارايي غيرجاري به عنوان قسمتي از يک مجموعه واحد، در دامنه الزامات اندازهگيري اين استاندارد قرار گيرد، الزامات اندازهگيري اين استاندارد براي کل مجموعه بکار ميرود به گونهاي که اين مجموعه به اقل مبلغ دفتري وخالص ارزش فروش اندازهگيري ميشود. الزامات اندازهگيري داراييها و بدهيهاي منفرد در مجموعه واحد، در بندهاي 19، 20 و 24 بيان شده است.
5. الزامات اندازهگيري اين استاندارد در مورد داراييها و بدهيهاي زير کاربرد ندارد:
الف. سرمايهگذاريهاي بلند مدتي که به روش تجديد ارزيابي اندازهگيري ميشود.
ب. داراييهاي جاري و بدهيهايي كه جزئي از يك مجموعه واحد نگهداري شده براي فروش است.
تعاريف6. اصطلاحات ذيل در اين استاندارد با معاني مشخص زير بکار رفته است:
• يک بخش از واحد تجاري : جزئي از عمليات و جريانهاي نقدي واحد تجاري است که از لحاظ عملياتي و اهداف گزارشگري مالي، به وضوح از ساير فعاليتهاي واحد تجاري متمايز باشد.
• واحد مولد وجه نقد : کوچکترين مجموعه داراييهاي قابل شناسايي ايجادکننده جريان ورودي وجه نقدي که به ميزان عمدهاي مستقل از جريانهاي ورودي وجه نقد ساير داراييها يا مجموعهاي از دارايـيها ميباشد.
• مخارج فروش : مخارج تبعي که به طور مستقيم در رابطه با فروش دارايي (يا مجموعه واحد)، به استثناي مخارج تأمين مالي، واقع ميشود.
• دارايي جاري : يک دارايي زماني به عنوان دارايي جاري طبقهبندي ميشود که :
الف. انتظار رود طي چرخه عملياتي معمول واحد تجاري يا ظرف يکسال از تاريخ ترازنامه، هر کدام طولانيتر است، مصرف يا فروخته شود، يا به وجه نقد يا دارايي ديگري که نقد شدن آن قريب به يقين است، تبديل شود، يا
ب. وجه نقد يا معادل وجه نقدي باشد که استفاده از آن محدود نشده است.
4. در برخي موارد واحد تجاري گروهي از داراييها و بدهيهاي وابسته به آن را به عنوان يک مجموعه واحد واگذار يا برکنار ميکند. چنين مجموعه واحدي، ممکن است يک گروه از واحدهاي مولـد وجه نقد، يک واحد مولد وجه نقد، يا قسمتي از واحد مولد وجه نقد باشد. اين مجموعه ميتواند در برگيرنده هر گونه دارايي و بدهي واحد تجاري باشد. اگر يک دارايي غيرجاري به عنوان قسمتي از يک مجموعه واحد، در دامنه الزامات اندازهگيري اين استاندارد قرار گيرد، الزامات اندازهگيري اين استاندارد براي کل مجموعه بکار ميرود به گونهاي که اين مجموعه به اقل مبلغ دفتري وخالص ارزش فروش اندازهگيري ميشود. الزامات اندازهگيري داراييها و بدهيهاي منفرد در مجموعه واحد، در بندهاي 19، 20 و 24 بيان شده است.
5. الزامات اندازهگيري اين استاندارد در مورد داراييها و بدهيهاي زير کاربرد ندارد:
الف. سرمايهگذاريهاي بلند مدتي که به روش تجديد ارزيابي اندازهگيري ميشود.
ب. داراييهاي جاري و بدهيهايي كه جزئي از يك مجموعه واحد نگهداري شده براي فروش است.
تعاريف6. اصطلاحات ذيل در اين استاندارد با معاني مشخص زير بکار رفته است:
• يک بخش از واحد تجاري : جزئي از عمليات و جريانهاي نقدي واحد تجاري است که از لحاظ عملياتي و اهداف گزارشگري مالي، به وضوح از ساير فعاليتهاي واحد تجاري متمايز باشد.
• واحد مولد وجه نقد : کوچکترين مجموعه داراييهاي قابل شناسايي ايجادکننده جريان ورودي وجه نقدي که به ميزان عمدهاي مستقل از جريانهاي ورودي وجه نقد ساير داراييها يا مجموعهاي از دارايـيها ميباشد.
• مخارج فروش : مخارج تبعي که به طور مستقيم در رابطه با فروش دارايي (يا مجموعه واحد)، به استثناي مخارج تأمين مالي، واقع ميشود.
• دارايي جاري : يک دارايي زماني به عنوان دارايي جاري طبقهبندي ميشود که :
الف. انتظار رود طي چرخه عملياتي معمول واحد تجاري يا ظرف يکسال از تاريخ ترازنامه، هر کدام طولانيتر است، مصرف يا فروخته شود، يا به وجه نقد يا دارايي ديگري که نقد شدن آن قريب به يقين است، تبديل شود، يا
ب. وجه نقد يا معادل وجه نقدي باشد که استفاده از آن محدود نشده است.