قبلي ميشود و الزامات آن در مورد صورتهاي مالي که دوره مالي آنها از تاريخ 1/1/1385 و بعد از آن شروع ميشود لازمالاجراست.
دلايل تجديدنظر در استاندارد
(2) اين تجديدنظر با هدف هماهنگي بيشتر با استانداردهاي بينالمللي حسابداري و بهبود استاندارد قبلي، انجام شده است.
تغييرات اصلي
(3) طبق استاندارد قبلي واحدهاي تجاري براي انجام ترکيبهاي تجاري مجاز به استفاده از دو روش خريد و اتحاد منافع بودند. در استاندارد جديد روش اتحاد منافع حذف شده است.
(4) در استاندارد تجديدنظر شده، سهم اقليت براساس ارزش منصفانه خالص داراييهاي قابل تشخيص واحد تجاري فرعي محاسبه ميشود. در استاندارد قبلي، سهم اقليت براساس مبلغ دفتري محاسبه ميشد.
(5) مازاد سهم واحد تحصيلکننده از خالص ارزش منصفانه داراييها و بدهيهاي قابل تشخيص واحد تحصيل شده نسبت به بهاي تمام شده، بين داراييهاي غيرپولي قابل تشخيص به نسبت ارزش منصفانه آنها تسهيم ميشود و به عنوان درآمد شناسايي نميگردد. بدين ترتيب سرقفلي منفي و نحوه حسابداري آن در اين استاندارد حذف شده است.

تعاريف
9. اصطلاحات ذيل در اين استاندارد با معاني مشخص زير بكار رفته است :
• ارزش منصفانه : مبلغي است كه خريداري مطلع و مايل و فروشندهاي مطلع و مايل ميتوانند در معاملهاي حقيقي و در شرايط عادي، يك دارايي را در ازاي مبلغ مزبور، با يكديگر مبادله كنند .
• تاريخ تحصيل : تاريخي است كه در آن، كنترل خالص داراييها و عمليات واحد تحصيلشده به طور مؤثر به واحد تحصيلكننده انتقال مييابد.
• تركيب تجاري : تجميع واحدها يا فعاليتهاي تجاري جداگانه در قالب يک شخصيت اقتصادي است که براثر کسب کنترل خالص داراييها و عمليات واحد ديگر پديد ميآيد.
• داراييهاي پولي : وجه نقد و داراييهايي كه قرار است به مبلغ ثابت يا قابل تعييني از وجه نقد دريافت شود .
• سهم اقليت : آن بخش از سود و زيان و خالص داراييهاي يك واحد تجاري فرعي، با در نظر گرفتن تعديلات تلفيقي، كه قابل انتساب به سهامي است كه به طور مستقيم يا غيرمستقيم از طريق واحدهاي تجاري فرعي ديگر، به واحد تجاري اصلي تعلق ندارد .
• فعاليت تجاري : مجموعهاي يکپارچه از فعاليتها و داراييهايي است که براي دستيابي به اهداف زير اداره ميشوند:
الف. کسب بازدهي براي سرمايهگذاران، يا
ب. کسب منافع اقتصادي از طريق کاهش هزينهها يا ساير راهها بصورت مستقيم و بهتناسب براي شرکاي آن.
• كنترل : توانايي راهبري سياستهاي مالي و عملياتي يك واحد يا فعاليت تجاري به منظور كسب منافع اقتصادي از آن .
• واحد تجاري اصلي : يك واحدتجاري كه داراي يك يا چند واحد تجاري فرعي است.
• واحد تجاري فرعي : يك واحد تجاري كه تحت كنترل واحد تجاري ديگري (واحد تجاري اصلي) است .
روش حسابداری
10. حسابداري تركيبهاي تجاري بايد با استفاده از روش خريد، انجام شود.
11. استفاده از روش خريد سبب ميشود تحصيل يك واحد يا فعاليت تجاري همانند تحصيل يك دارايي به حساب گرفته شود. روش حسابداري مزبور به اين دليل مناسب است كه تحصيل معاملهاي است كه از طريق آن، كنترل خالص داراييها و عمليات يك واحد تجـاري ديگر در ازاي انتقـال داراييهـا، تقبـل بدهي يا صـدور سهـام، به دست ميآيـد. مبناي ثبت تحصيل در روش خريد، بهاي تمام شده است و بهاي تمام شده نيز براساس معامله زير بناي تحصيل، تعيين ميشود.
کاربرد روش خريد
تشخیص واحد تحصیلکننده
12. در کلیه ترکیبهای تجاری باید واحد تحصیلکننده مشخص شود. واحد تحصیلکننده، واحد تجاری درحال ترکیبی است که کنترل سایر واحدها یا فعالیتهای تجاری درحال ترکیب را بهدست میآورد.
13. از آنجا که روش خرید به ترکیب تجاری از دید واحد تحصیلکننده نگاه میکند، فرض براین است که میتوان یک طرف معامله را بهعنوان واحد تحصیلکننده مشخص کرد.
14. کنترل عبارت از توانایی راهبری سیاستهای مالی و عملیاتی یک واحد یا یک فعالیت تجاری برای کسب منافع از محل آن است. فرض براین است که اگر یک واحد تجاری درحال ترکیب، مالکيت بیش از نصف سهام با حق رأی واحد دیگر را تحصیل کند، کنترل آن واحد را بدست میآورد، مگر در موارد استثنایی که به روشنی مشخص شود چنین مالکیتی، کنترل را بهوجود نمیآورد. هرگاه یکی از واحدهای درحال ترکیب مالکيت بیش از نیمی از سهام با حق رأی واحد دیگر را تحصیل نکرده باشد، در صورت وجود یکی از شرایط زیر، به عنوان واحد تحصیلکننده محسوب میشود :
الف. تسلط بر بیش از نصف حق رأی واحد دیگر از طریق توافق با سایر صاحبان سهام،
ب. توانایی راهبري سیاستهای مالی و عملیاتی واحد دیگر از طریق قانون یا توافق، یا
ج. توانایی نصب و عزل اکثریت اعضای هیئت مدیره یا سایر ارکان ادارهکننده مشابه واحد دیگر، در مواردي که کنترل واحد تجاري دراختيار ارکان مزبور است.